جهرم
سلامی دوباره ما از سفر کوتاهی که به جهرم داشتیم برگشتیم تقریبا”3 ساعتی میشه حسابی دلمون واستون تنگ شده بود .گاهی وقتا واقعا” سفر حتی اگر کوتاهم باشه نیازه این سفر هم به جا بود خیلی روحیۀ, منو عوض کرد وخیلی خوش گذشت جاتون خالی.از اونجایی که نورا جون این چند روزی که علیرضا نبود حسابی همه ما رو کلافه کرده بود دائم در حال نق زدن بود خیلی کم خواب شده بود با اومدن باباعلیرضا همون شب نورا از ساعت 1 خوابید تا فردا شبش ساعت 12 که رسیدیم جهرم فقط واسه شیر بیدار میشد . من که خیلی متعب شده بودم چون به این نتیجه رسیدم که دلتنگ باباش بود نورا ! الهی قربون اون احساس لطیفت برم مامان قشنگم . بله داشتم میگفتم بعد از...