شب یلدا
من وعلیرضا واسه اینکه اولین جشن شب یلدای نورا جان بود یه مهمونی واسش ترتیب دادیم البته یه مهمونی چند نفره . من یه شام مختصر به همراه آجیلی و اناری و.... واسه پذیرایی آماده کردم. با اومدن باران جون دوست نورا وخاله مریم وعمو مجتبی جشن شب یلدای نورا جون تا پاسی از شب ادامه داشت.وخیلی به ما خوش گذشت، شبی به یاد ماندنی ساختیم.جاتون سبز!!
اینم عکسهایی از اولین جشن شب یلدای نورا جون!!!
نوراجون ودوستش باران!
تا یلدایی دوباره....
تومیروی و من فقط نگاهت میکنم، تعجب نکن که چرا گریه نمیکنم،بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم ،اما برای دیدن تو همین لحظه باقیست تا یلدایی دوباره انتظارت را خواهم کشید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی