گفتنی ها برای نورا ...
دخترک نازم قبل از هرچیز و هر سخن به خاطر داشتنت خدا را شاکرم .عزیزترینم تو نقطه سپیدی هستی که در قلب و روح و زندگی من پدیدار شدی و هوای تازه دمیدی .
عشقم هر روز ،نه لحظه به لحظه شاهد بزرگتر شدن و قد کشیدن و حرکتهای جدید و دلنشین تو هستم که تمام اینها هیجان با تو بودن و داشتن فرشته آسمونیم رو افزایش میده .
زیباترینم ،یکتای من، بی تا ، گاهی اوقات به خودم میگم اگر تو را نداشتم چه باید میکردم .من مادر اون هدیه ای هستم که خدا واسم فرستاد.تک نگین انگشترالماس من.
آخ انتظار ،انتظار آمدنت ؟انتظار شنیدن صدای گریه های آرامت ،در آغوش کشیدنت ،ذره ذره انتظار ،همه اینها را با تمام وجود حس کردم و به جان خریدم تا آخرین نفس عشقم . آمدی و الان یکی از شیرینترین انتظارها واسم اینه که داری کم کم آمادگی اولیه و ایستادن بر روی اون پاهای کوچولوی بهشتیت که دارن سرما و گرمای زمین رو حس میکنن تجربه میکنی ،ادای کلمه های فاصله دار ما ما، با با که همه اینها سرجمع آخرش اینه که به من ندا میدن یکی دیگه از اون انتظارهای زیبات داره به خوشی پایان میگیره که واسه اینکه تا زنده هستی فرشته کوچولوت با اون، اون قدمهای زیباش دوان دوان بیان سمتت و و بالهای فرشته ایشو باز کنه و خودش رها کنه در آغوشت و بگه مامان .حس اون لحظه توصیف ناپذیره خدای من.
کنجکاویهای بی امان ،لمس هر چیز ، چشیدن و مزه کردن هر نوع خوردنی و وسیله و اسباب بازی دویدن دنبالت و یاد دادن کلمه های قشنگ و رسوندن مفهوم کلمه های منفی(آخه خیلی نترس و دلیری دست به همه چیز میزنی فرقی نمیکنه که چی باشه ) همه واسم شیرین و جالب هستن میدونی چرا ؟چون همه رو به خوبی درک میکنی و یاد میگیری اما خیلی زیاد بازیگوشی .
علاقه خیلی شدید به سیم های وسیله های برقی داری به خصوص اینکه دوشاخ رو از پریز بیاری بیرون غش غش از خنده به خاطر کاری که کردی ریسه بری و جلب توجه کنی و با نه گفتن من یه نگاه مظلومانه اما با شیطنت فراوون و خندیدن و لوس کردنت واسه من با د’ د’ د’ د’ یا ن’ن ’ ن’ن’گفتنت و ادامه کار ودرآخر دس دسی کردن .
عاشق اون نی نای نای کردنتم که تا یه آهنگ شاد میشنوی سریع به دست تکون دادن و اینکه خودتو همینطور که نشستی تکون بدی گاهی اوقات هم روی دو زانو میشینی و نی نای نای میکنی . میخوام فریاد بزنم میخوام دورت بگردم.
راستی به حنایی و خانوم صورتی به خاطر اون رنگ پوست زیبات تو فامیلای مامان شهرت گرفتی و خیلی خواستنی و خوردنی هستی . شاید بگی مامانم خیلی داره زیاده روی میکنه اما جای تعریف از طرف من نیست این و همه میگن و میدونن مامان جون من.چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است . فقط اینو نوشتم که بدونی وقتی میخواستن حالت و بپرسن نورا + این کلمه ها بود. بابا علیرضا هم که دائم میگه نورای من روز به روز خوردنی تر میشه اما حیف که نمیشه خوردش دوست ندارم تموم شه و دائم در حال جملات مزاح آمیز گفتن واسه خندون شماست. بازی که نگو یه عالمه ورزش و نرمش و حرکتهای موزون ،هر دو خستگی ناپذیرید تا ساعتها.
دوست دارم وقتی اینها رو میخونی نه فقط این کلا” مطالب وبت رو میگم حس من و درک کنی و بدونی که با عشق نوشتم و و عاشقانه واست ثبت کردم .
تا هستی و هستم دارمت دوست .
عاشقانه ترین و خوشترین وبهترین و زیباترین و........ لحظه ها و ثانیه ها تقدیم تو باد .