نورا جون نورا جون ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

*** نورا الهۀ نور***

خونه ی عزیزم ...

1392/6/31 12:56
نویسنده : مامان مهسا
1,103 بازدید
اشتراک گذاری

ما جمعه شب از جهرم برگشتیم بندر عباس بعد از این 3 هفته ای که جهرم بودم باوجود اینکه وقتی جهرم میرم استراحت کامل دارم وهیچ کاری انجام نمیدم البته اینو نزارید به حساب تن پروری اینقدر ماشاله اونجا بچه ها عده اشون زیاد و زرنگ هستن که دیگه نوبت به من نمیرسه اما حسابی دلم واسه خونه تنگ شده بود و اینو بگم که هیج جا خونه خودت نمیشه حتی نورا هم دلتنگ خونه شده بود آخه وقتی اومدیم چنان واضح نشون داد که خدا میدونه دور تا دور خونه رو چرخید و به من و علیرضا نگاه میکرد و یه لبخند ملیح میزد و باباییی و مامی میگفت ،و بعد ازچند دقیقه با چنان ذوقی پرید داخل استخر توپش که نگو .

این 3 هفته نورا اونجا نه اینکه دور و برش شلوغ بود خیلی چیزا رو یاد گرفت آخه هرکس یه چیز بهش یاد میداد و نورا هم مثل کاسکو فوراً تکرار میکرد .

اول از همه :صدای گاو ،بره ، سگ ،خروس ، جوجه ، کلاغ ،گربه ،اینها رو یاد گرفت و میگه و چشماشو ریز میکنه به نشونه چشمک زدن.

لغت نامه نورا : به همه کلمات ایی اضاف میکنه .

بابا : باباییی

مامان : مامی

مامان مهری : مامیمی

عقیل : عتی

علی : عییی

عباس : عبا

مریم : مَ مَ

یلدا : اَدا

رامین : مامین

عمه : عمه

 دایی : دایی

عمو : عم

آب : آبیی

غذا : به به

آب بازی : آب بابیی

پاتریک : پاپیی

باب اسفنجی : بابییی

توپ : تو پشت سرش هم میگه گُل

با دیدن عکس خودش و هر بچه دیگه میگه نی نی

هر حیوانی رو میبینه  تو تو صدا میکنه مخصوصاً مگس

اَلو : اَیو و از کلمه چی خیلی استفاده میکنه البته با ناز و ادا که خیلی خیلی ناز میگه و خوردنی میشه.

وقتی لباس میپوشم که بریم بیرون فوراً روسری من رو برمیداره و میاد میده دستم و  میگه مامی در در

شیر که میخواد شیشه اش و میاره و میگه مامی مَ مَ
 میگم یک ،دو : تِه با گفتن نُه : میگه دَه

 چند تا عکس از جهرم باقی مونده که واستون در ادامه مطلب میذارم ببینید...

 

اینجا نورا خیلی بی تابی میکرد با عقیل و انسه رفتن دم در حیاط و عقیل نورا رو گذاشته بود که حسابی واسه خودش داخل کوچه چرخ بزنه و بازی کنه ببینید...

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مامان رها
31 شهریور 92 13:45
انشالله همیشه با دختر گلتون به شادی و سفر باشید


ممنون عزیزم
الناز مامان طاها
31 شهریور 92 14:08
قربون شیرین زبونیهات برم عروسک خاله


خدا نکنه خاله النازی
مامان نیروانا
31 شهریور 92 14:15
خدا رو شکر که به سلامتی برگشتین. خداییش هیچ جا خونه ی خود ِ آدم نمیشه. سقفتون همیشه برقرار


ممنون فریبای عزیزم همچنین
مامان نیروانا
31 شهریور 92 14:17
یادم رفت قربون صدقه ی گل دختری رو بنویسم که خوشمزه حرف میزنه و عکسای خوشمزه میندازه


مرسی دوست خوبم فدای مهربونیات که منت میزاری سرمون و میای پیشمون
مامان محیا
31 شهریور 92 14:43
معلومه که به شما ونوراجون خیلی خوش گذشته.امیدوارم که همیشه شاد وخوشحال باشید و ما بادیدن شادیتون شاد بشیم


مرسی دوستم
مامان الینا جونی
31 شهریور 92 16:44
سلاممممم رسیدن بخیر معلومه حسابی آبو هوا عوض کردید و با روحیه های عالی برگشتید خونه
امیدوارم همیشه خوش و سلامت باشید
از عکسای شیرین عسل هم معلومه که خیلی صفا کرده
راستی مهسا جون فکر میکنم قرار بود مشهد هم بیاید چی شد؟؟


ممنونم دوست خوبم جای شما سبز بله ما حرکتمون با قطار واسه یکشنبه هفته اینده است 7 مهر ایشالله
مامان آرمیتا پرنسس کوچولو
31 شهریور 92 16:45
آفرین نورا جون آرمیتای منم تازگی ها لامپ یاد گرفته هر جا میریم همش سرش رو بالا میبره و اشاره میکنه به لامپ و میگه بام پ بامپ


مرسی ،نازمی ارمیتا جای من ببوسش مامانی
هستی وداداشش هیربد
31 شهریور 92 17:58
وایییییییی هزارماشاله چه دختر خوشگلی داره خداحفظش کنه براتون خیلی نازه ازطرفه من بوسش کنین
به وبلاگ داداشی منم بیاین خوشحال میشم


ممنون چشم حتماً خوشحالم به وب نورا سر زدید
مامان آوا
31 شهریور 92 18:07
جیگر این نورا خانم گل برم که میدونه هیچ جا خونه خودش نمیشه فسقلی


اره واقعاً
مامان فهيمه
31 شهریور 92 21:03
هميشه به سفر و شادى (در كنار خانواده)
چقد خوشمزه و شيرين زبون شده ماشالله


مرسی اره خیلی بلا شده
مامان فتانه
1 مهر 92 10:07
پس حسابی این دخمل تو کوچه گشت زد و بهش خوش گذشت...افرین به این پیشرفت....از قدیم گفتن بچه پیش بچه ها حرف میاد


بله حسابی خوش گذروند ،راستی همینطوره
اعظم
1 مهر 92 11:41
عزیزم رسیدن به خیر.حسابی خوش گذشته
راستی میری مشهد منو هم یاد کن .دلم حسابی اونجاست
نورا جون هم ببوس که یه دونست


ممنون چشم دوستم حتما ما که دعا گوی شما بودیم و هستیم مگه میشه ادم عزیزانش رو سر دعا فراموش کنه و یاد نکنه
مامان پاني
1 مهر 92 13:34
اخه نازي نورا جونم چقدر ماشالله باهوشي زود حرف زدن ياد گرفتي 😘😍☺😊💋💋💋


اره مرسی که بهمون سر زدید پانی خوشکلمو ببوس💋💋💋
مامان سونیا
1 مهر 92 16:24
ای جانم نورا خوشگل من عاشق حرف زدنتم مامانی مرسی پیش ما اومدی قالب من خودش پس زمینه داشت بببببووووووووسسسس نورا


ممنون خاله جون جدی همین الان پیگیر این موضوع بودم
مامان بنیتا
1 مهر 92 17:26
همیشه به سفر عزیزم...ولی واقعا درست می گی هیچ جا خونه خود آدم نمی شه
ماشالا به نورا جووونم چه قدر کلمه یاد گرفته آفرین عزیزززم

اره هیج جا خونه ادم نمیشه مرسی خاله نه اینکه دورش شلوغ بود خیلی چیزا رو یاد گرفته
سمیرا
1 مهر 92 23:51
وای همیشه به سفر عزیزه دلم . خوش گذشت تو کوچه سنگ بازی کردی خانوم خوشگلم ؟
چه داداشی مهربونی دستش درد نکنههههههه


ممنون عزیزم اره حسابی سنگ بازی کرد پسر خواهرم خیلی نورا رو دوست داره
جیران بخشنده
2 مهر 92 16:34
قربونت بشم ناناز من با اون عکسای خوشگلت


خدا نکنه
مامان عاشق
3 مهر 92 10:46
بنده به شخصه غاشق اون لغت نامشم
مادر خانمی اجازه میدین دخترتون رو بخورم؟



خواهش میکنم اختیار دارید
♥ نیم وجبی ♥
3 مهر 92 11:47
همیشه به سفر و گردش
چقدر عکساش نااز بودن
فدات شم عروسک


ممنونم خدا نکنه نیکو جون
مامان ملیکا
3 مهر 92 18:58
ماشاالله به نورا جونم با این دایره ی واژگانش
همیشه به شادی و تفریح عزیزم


مرسی دوستم