بستری سر پایی...
از چهارشنبه شب تا امروز نورا جون (گلاب به روتون)اسهال و استفراغ شدید داره ،امروز این 4 امین بارِ که بردیمش دکتر .
دیگه از بس حالش خوب نبود و دائم کثیف خودش میکنه از دیروز تا حالا بچه ام خودش زودتر از من میره در دستشویی وامیسته تا جاش رو عوض کنم و تمیزش کنم .
تو این چند روزه از بس شدیدِ اسهال و استفراغش و طوری خودش رو کثیف میکنه که دیگه گاهی اوقات چاره ای جز حمام بردنش ندارم نورا هم که با این حالش اما بدش نمیاد بره آب بازی
امروز احساس کردم که دیگه نه خونی تو بدنش مونده و نه جونی دائم به این حالتی که میبینید بود .
ظهر که علیرضا اومد خونه بردیمش درمانگاه که اگر خواستن سرم بهش بدن سر پایی باشه چون نمیخواستم بریم بیمارستان بستری چند روزه بشه خلاصه رفتیم و دکتر سرم و با داروی خشک کننده و تقویتی به همراه ضد تهوع واسش تجویز کرد که با سرم بهش ترزیق بشه ا زساعت 2تا 4:30ما درمانگاه بودیم تا سرم رو کامل گرفت اما با چه حالی ا زاولش تا نیم ساعت قبل ازاینکه سرم تموم بشه و بخوابه یه روند گریه میکرد و جیغ میزد منم گریه، همون اول کار هر چی خورده و نخورده بود رو آورد بالا ،لباسهای من وخودش رو نقاشی کرد،اما خدا رو شکر همیشه لباس هرجا میرم اضاف واسش میبرم لباسش رو عوضش کردم اما هر کارمیکردیم من و علیرضا آروم نمیگرفت . تا بالاخره نیم ساعت آخر خوابش برد و تا 5 دیگه خونه بودیم الان هم از ساعتی که اومدیم خوابیده طفلک گیج گیج بود اصلاً نمیتونست رو پاش وایسه و میخورد زمین ،گذاشتمش رو پام و لالایی خوندم تا خوابید.
دو، سه تا عکس ازش گرفت علیرضا داخل درمانگاه اما با گوشیش شبی که اومد خونه واستون میزارم .
درمانگاه زمانی که سرم بهش زدن.
زمانی که برگشتیم خونه...
الهی بمیرم همینطور که رو پام بود پتوش رو کشید رو صورتش و خوابش برد.
این جای سرمی که واسش زدن تو پاش.
دیرو زیه کوچولو سرپا شد و داشت بازی میکرد منم چند تا عکس ازش گرفتم.
امروز نوشت :10/09
از دیروز تا امروز عصر بگی نگی نورا یه کوچولو حالش بهتر بود البته از لحاظ کسلی و بیحالیش کمتر هم شکمش کار کرد اما از بعد از ظهر تا الان که ساعت 11:30 چندین بار شکمش کار کرد.
سر شب با دکترش تماس گرفتم وضعیت دیروز رو واسش توضیح دادم اما گفت با این وجود بیا نامه بستری و آزمایش رو بهتون بدم بابا علیرضا رفت گرفت وشبی اورژانسی بردیم آزمایشگاه و خدا رو شکر گفت میکروبی نیست و فقط یه ویروسِ که دوره 8 الی 10 روزه داره و باید طی بشه و یه سری توصیه پزشکی بهمون گفتن داخل بیمارستان که نیاز به بستری نباشه .
امیدوارم که نورا هرچه زودتر حالش بهتر شه و بهبود پیدا کنه ،خدا رو شکر از دیروز تا حالا غذا و آب خیلی میخوره و این خودش یه امتیازِ واسه بهبودیش .آخه خیلی فشار روی من هست، دست تنهایی خیلی سخته اصلاً نمیدونم باید ا زکجا شروع کنم و چکا رکنم.
فعلاً شیر گاو پاستوریزه رو قطع کردم و دوباره دارم بهش شیر خشک میدم تا چند روز دیگه ببینم وضعیتش بهتر میشه یانه؟!