نورا جون نورا جون ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

*** نورا الهۀ نور***

مشهد الرضا (قسمت 2)

1392/7/13 17:24
نویسنده : مامان مهسا
1,961 بازدید
اشتراک گذاری

از لحظه حرکت تا برگشتمون از نورا جون لحظه به لحظه فیلم وعکس گرفتم یه تعدادش رو میخوام واسش به یادگار اینجا بزارم شما هم ببینید خوشحال میشم. الهی مامان دورش بگرده که هر جا میریم هزار تا خاطر خواه پیدا میکنه هیچکی نبود که نورا رو ببینه و ماشااله و لا حول ولا قوة الا به اله نگه داخل حرم که هرسری میرفتیم خادمهای اقا بهش نمک و شکلات میدادن الهی خدا حفظت کنه مادر که این همه ناز و دلبری .

نورا جون در قطار، زمانی که سوار شدیم و آماده حرکت بودیم.

اینجا هم لباس راحتی تنش کردم و روی پام گذاشتمش داشت شیر میخورد.

فداش بشم داره کیک میخوره

شال من رو چرا برداشتی انداختی سرت گل من

خانومی رفت بالا و روی تخت دوم نشست و بازی کرد.

ساعت 4صبح ایستگاه خندق بودیم که بابا علیرضا این عکس رو از نورا گرفت ، عزیزدلم خواب بود .

نزدیک به 3 ساعت دیگه مونده بود برسیم مشهد که خانومی رو با این پله ونگاه به بیرون و بازی کردن سرگرم کردیم.

داره صدای باب اسفنجی رو در میاره (اُاوووووووووووو)

فدای اون لبای نازت که داری خودت و لوس میکنی واسه بابایی

ادامه مطلب فراموش نشه کلی عکس اون پشت داریم...نیشخند

 

زمان رسیدن به هتل آپارتمان معین درباری که واقعاً جای خوب و بسیار تمیز و مرتبی بود از همه لحاظ،

 طبق معمول نورا و کنجکاوی همیشگی .

همه جا رو زودتر از من و علیرضا چک کرد .

اینجا هم داخل تاکسی بودیم داشتیم از بازار برمی گشتیم.

مجموعه(پارک) تفریحی کوهسنگی بسیار زیبا و هوای بسیار عالی و دلنشینی داشت . که هرسه تامون نفسی تازه کردیم و تا تونستیم اکسیژن گرفتیم .

نورا دنبال اون گربه  سیاه ا ست که زیر نمیکت نشسته

برگشتن از پارک به هتل

حسابی خسته بود و خوابید از بس بازی کرد.

مغازه سوغات فروشی

وای وای فدا ی اون همه ناز و ادا

قربون اون نگاه مظلومت مادر

دورت بگردم که اینجوری زیبا چشات رو ریز میکنی،  4 تا دندون موشی و 2تا خرگوشی

همینم مونده بود که روسریهای من بشه وسیله بازیت

ازدست نورا خانوم هیچی دم دست نبود درِ کابینت ها رو ببندیم با پلاستیک بستیم.

تو فکر اینه که چه جوری اون پلاستیکها رو باز کنه ...

نمازخانه هتل بودیم (چند ساعت قبل از رفتن به فرودگاه)

فرودگاه مشهد

مشغول بازرسی کمربندیِ که مهماندار هواپیما به علیرضا داد که با وصل کردن به کمربند خودش  ،واسه نورا هم کمربندش رو ببنده.

تا نیم ساعت اخر این مجله دستش بود و ورق میزد 1،2،3 میکرد گاهی هم میگفت 9،10 و  واسه خودش  حرف میزد و به گمونم عکسهای مجله رو واسه خودش تجزیه وتحلیل میگرد آخه هر چیز گرد مانند میدید میگفت تووو (توپ)

بعد هم مشغول شد به میزِ صندلی و آخر بازش کرد.

  اقای مهمانداری که واسه نوراکمربند آورد از همون بدو ورود به هواپیما به علیرضا گفت خستگی از تنم رفت چه عروسکی واسمون آوردید امشب شما ،آخر سر هم  دلش طاقت نیاورد یه دل سیر نورا رو بوسید .

 ♥واین بود سفرنامه ما ♥

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

نرگس مامان باران
13 مهر 92 17:25
مهسا جون زیارتتون قبول
خیلی عکساش قشنگه چه باحال اینم عاشق روسریه
کلی خندیدم سر کابینتها ما مامانا هر جا بریم باید به روش خودمون چیدمان کنیم

عاشق اون عکیم که چشماشو بسته و دندونای موش موشیش بیرونه


ممنون نرگس جون اره میبنی همه رو از دست نورا گذاشته بودیم رو سر کابینت حتی کفشامون
ممنون اومدی پیشمون عزیزم
مامان تینا و رایان
13 مهر 92 18:10
همیشه در سفر و زیارت عزیزم...خوشگل خانومو اسپند دود کن


مرسی چشم حتماً
مامان محیا
13 مهر 92 19:16
امیدوارم همیشه سایتون بالای سر این نازگل باشه .خیلی عکسای خوشگلی بود چون نوراجون خودش خوشگله .خدا این جمع سه نفریتونو نگه داره


ممنون مامان محیا جون همچنین
محدثه
13 مهر 92 21:56
از دست این قرتی خانوم!
دلم آب شد!!!!!!


اره میبینی حسابی دلبری میکنه
مامان آوا
13 مهر 92 23:04
چه مامانی هستی


مرسی به خوبی شما که نمیرسم دوستی
الناز مامان طاها
14 مهر 92 1:15
تو رو خدا واسه این عروسک خانم اسپند دود کنخیلی عکسهاش ناز شده بودن


مرسی خاله الناز چشمات ناز میبینه
مريم مامان نيكان
14 مهر 92 7:18
اي جانم عزيزم آفرين كه دختر خوبي بودي تو قطار هزار ماشالله اخلاقت هم مثل صورتت خوب و نيكو استراستي مامان مهسا جان زيارتتون قبول هميشه به سفرهاي خوب خوب و زيارت


ممنون خاله مریم مرسی زیارت شما هم قبول هر ساله ایشاله
مامان سهند و سپهر
14 مهر 92 7:44
ممنون خانمي.
هزار ماشالا اسپند دود كنيد براي دخمل نازتون . خدا نگهدارش باشه.
خيلي ماهه


مرسی که به ما سر زدید چشم حتما شما لطف دارید
مامان یسنا
14 مهر 92 7:50
ممنون به ما سر زدین


فرناز خاله آرسن جون
14 مهر 92 10:49
واااای سفر با این خوشگل خانوم فکر کنم بهترین سفر باشه آدم اصلا تو راه احساس خستگی نمیکنه با این شیرین کاریهاش خاله قربونت بشه که محدودت کردن در کابینت ها رو بستن نذاشتن تو شیطونی کنی یعنی چی اخه اون خدمه هم حق داشته مگه میشه یه عروسک خوشگل باشه ادم احساس خستگی کنه


مرسی فرناز جون آخه نورا توی هتل زیادی داشت شیطنت میکرد مجبور شدیم شما ببخشید
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
14 مهر 92 11:05
زیارتتون قبول دوست خوبم خوشحال شدم دیدمتون


ممنون عزیزم
هیراد و عمه لیلاش
14 مهر 92 11:44
عزیز دلم زیارتت قبول
به به چه عکسهای قشنگی
انشالله همیشه شاد و سلامت باشی گلم
این بوسها هم برای نورا جونم


ممنون عمه لیلا ،همچنین شما
هیراد و عمه لیلاش
14 مهر 92 11:47
راستی یه دنیا تشکر بابت تبریک تولدم خاله جونم و نورا جونم
دوستتون دارم هزارتا


خواهش میکنم این شیر شاه ما لایق بهترینهاست ماهم شما رو دوست داریم.
مامان آرتین
14 مهر 92 12:04
نورا خاله جون ،زیارتت قبول
مامانی خیلی عکساش قشنگه.ببوس این ناز دخترو


ممنون خاله عزیزم روزی شما ایشاله شما هم ارتین ناز رو ببوس
جیران بخشنده
14 مهر 92 15:06
قربون لپ گلی خودم بشم خاله جون از قطاری کع باهاش رفتین راضی بودین


خدا نکنه عزیزم بله خوب بود
بابای یسری جان
14 مهر 92 23:35
با سلام
خیلی زیبا بود ، لذت بردم واینطور تصور نمودم که هر لحظه با شما همسفر بودم .
ضمنا نمی دانم چرا این دو وروجک اینقدر کارهایشان شبیه یکدیگر است ، چقدر خندیدیم وقتی دیدیم در کابینت ها را بسته اید تا نورا جان بازشان نکند این یعنی پیدا کردن یه همدرد مشترک
به نیابت از یسری ام برای نورای عزیز و نازنین

سلام
ممنون بابای یسری جان شما مثل همیشه به نورا لطف و محبت دارید خوشحالم که دوستان خوب و مهربونی مثل شما دارم آره نورا با هر حرکت شیرینش توی خونه یه لبخند رو رو روی لبهای من مینشونه حتی وقتی در اوج عصبانیت باشم از دستش چنان خودش رو لوس میکنه که دلم میخواد همون لحظه قورتش بدم از اینکه همدردی مثل خودم دارم دلم یه کم اروم گرفت به نظر شما کی این کارشون رو فراموش میکنن من که دیگه دارم کم میارم این ومیگیرم یه چیز دیگه است و یه کار دیگه که میکنه هر چی رو میبینه توی دهن میکنه و من خیلی بابت این موضوع حرص میخورم . باز هم ممنون که به ما سر زدید .
یه عالمه بوس به وسعت دریا برای یسری جون نازم.
سارا
15 مهر 92 1:10
چه دخمل خوشگلی چه مامانه خوش ذوقی
از دست این نورای شیطون
همشون مثه همن این وروجکا
زیارت قبول


ممنون سارا جون آره همشون مثل هم هستن سایدونه رو ببوس
اعظم
15 مهر 92 11:04
azizam ziarat ghabol.
nora joon mesle hamishe dost dashtani bod aksash , makhsosan ba rosarit nesle arosak shode bod koli khandidam


ممنون عزیزم انشاله قسمت شما هم بشه با کوچولوی نازت
مهتاب
15 مهر 92 16:11
زیارتت قبول فرشته کوچلوی خاله
الهی فداتشم توی گرمای مشهد لپاش گل انداخته
مهسای نازنیم امیدوارم زیارتتون قبول باشه


ممنون خاله مهتاب وای خدا نکنه عزیزم اره میبینی لپاش ،انشاله بامای دوست بریم پابوس اقا
نازنین خواهر نیکو
15 مهر 92 22:07
زیارتتون قبول باشه...
انشاا.. همیشه به زیلرت و سفر...
این گل دختر ناز رو هم از عوض ما حسابی بوسش کنین.


ممنون عزیزم چشم حتماً
روزهای شیرین
15 مهر 92 22:22
زیارت قبول مامان و دختر خوشگل! مسافرت با بچه انقدری خیلی سخته میدونم! انشا... همیشه شاد و خندون باشین و همه آرزوهاتون مثل همین سفر برآورده شه.


ممنون عزیز انشاله همچنین شما لارای نازم رو ببوس.
سانی مامی شادیسا
16 مهر 92 9:16
به به چه عکسهای قشنگی. آفرین به تو مامان با ذوق که همیشه دوربین به دستی!!!!
انشالله همیشه در کنار هم شاد و سلامت باشین


ممنون مرسی اینقدرا که میگی جای تعریف ندارم وقتی از 24 ساعت 18،19 ساعتش روتنها باشی با دختر نازت به نظرم شما هم مثل من خوش ذوق بشی و دائم دوربین به دست .من هم برای شما ارزوی سلامتی و تندرستی میکنم.
مامان زهره
18 مهر 92 11:43
سلام مهسای عزیزم
الهی خاله به قربونش بره. عروسک ما الهی 100 سال زنده و سلامت باشه. فدای اون شیطنتها و شیرین زبونی هاش.
سفر بخیر عزیزم. انشالله همیشه به شادی و گردش.


سلام به روی ماهت مامان زهره خدا نکنه انشاله روزی شما
مامان فهيمه
23 مهر 92 13:37
عزيزم هميشه به سفر و تفريح،زيارت قبول


مرسیییییییی همچنین جای شما سبز
فرناز مادر آتیلا
26 مهر 92 10:41
همیشه به سفر و زیارت عزیزم .............چه عکسای قشنگی گرفتید دستتون دردنکنه


فدات شم فرناز جون این حرفا چیه ممنونم که بهمون سر زدی
تنها
30 مهر 92 11:46
ای جانم ... قربون اون ناز و اداهات بشم من ......... برام جای سوال بود که نورا به کی رفته و چشاش به کی رفته که رنگی شده وقتی عکست و دیدم جوابم و گرفتم ... ماشاالله به این مادر و دختر عروسک .... راستی دوران حاملگی هم برای زیبا شدن جنین غذای خاصی یا میوه خاصی خوردی ؟ آخه می گن به و موز بچه رو زیبا می کنه می خواستم ببینم حقیقت داره .... من از دیدن نی نیت سیر نمیشم ... می خوام یه دونه از عکسای نانازش رو پرینت بگیرم بزنم به اتاقم تا وقتی حامله شدم به اون نگاه کنم و بچه ام مث نورا جونی ناناز بشه اجازه هست ؟

شما لطف داری به نورا ،خوشحالم که با شما اشنا شدم اما ادرسی از شما نیست که بهت سر بزنم تنها عزیزم ،البته ببخشید به اسمی که گذاشتی خطابت کردم من که تا 4 ماهگی ویار شدید داشتم دائم حالت تهوع اما شیر و زیتون زیاد میخوردم و بعد از چهار ماهگی همه چی میخوردم و به از هیچی بدم نمی اومد. امیدوارم هرچه زودتر خبر نی نی دارش دنت رو بهم بدی، البته اختیار دارید شما صاحب اجازه ای .