نورا جون نورا جون ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

*** نورا الهۀ نور***

*مسافرت*

1392/10/3 19:04
نویسنده : مامان مهسا
1,406 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستان خوبم که در این 3 هفته غیبت من و نورا لطف کردین و به ما سرزدین و با کامنتهای زیباتون برسرمون منت گذاشتید و جویای حالمون بودید .امیدورم که بتونم محبتهای بی دریغتون رو جبران کنم .ما هم حسابی دلمون واستون تنگ شده بود سر فرصت به یکایکتون سر میزنم مهربونهای من.قلب

اگه یادتون باشه که هست یه مدت از لحاظ رو حی ریخته بودم به هم که با راهنماییهای شما دوستان و و دلگرمیهاتون یهو تصمیم به مسافرت البته 5 روزه گرفتیم که طبق معمول به 3 هفته به اصرار خانواده عزیزم طول کشید. جای همگیتون سبز 1 هفته اول رو جهرم بودیم بعد چند روزی رفتیم شیراز و دوباره برگشتیم جهرم تا اینکه دیشب اومدیم سر خونه زندگیمون نیشخند

تو این مدت که نبودم یکی ،دو تا پست جامانده دارم که همه رو یکجا در همین پست میزارم.

نورا 21 آذر 16 ماهگی رو پشت سر گذاشت و وارد 17 ماهگی شد که با تاخیر12 روزه واسش اینجا تبریکم رو میزارم :

ناز دخترم ورودت به ماه 17 مبارک ...

تا جهرم بودیم حالمون خوب و سرحال اما همین که پامون گذاشتیم شیراز هردو مریض شدیم و سرما خوردیم که تا الان داریم با خودمون میکشونیمش و دست از سرمون بر نداشته آخه این همه سرما رو یهویی استشمام کنی جوگیر میشی دیگه اونم ما بندر یهای سرما ندیده .نمیدونم چرا من که ...

و تبریک دیگه بابت اینکه نورا خانوم تو این مدت که مسافرت بودیم البته چند روزی رو که شیراز بودیم  5 مروارید رو با هم بیرون آورد .مرواریدای 8،9،10،11،12و حسابی با سرماخوردگی در گیر شدن با هم و خانومک ما خیلی ضعیف شد .و این باعث شد که نتونیم جایی بریم و تو خونه باشیم و لی خیلی خیلی هوا سرد بود .

از شیطنت هم که ماشااله کم نمیذاشت زمین و زمون رو به هم ریخته بود .و حسابی خوش گذروند. شیرین زبونیاش دل همه رو برده بود .

پیشرفت لغات نورا در ماه 16 و فعلاً 17...

آنسه: آنه

یلدا: دَدا

عباس:عبا

مریم :مَ مَ

دایی: دایی

چایی: تایی ،داغ

عقیل:عتی

ماماجون مهری :مامان مِمی

بیا :بیا

بده : بده

نه : نه

توپ : توپی توپی

آب بازی : اب بابی

پتو : اَ دَ دَ

شیر : مَ می

غذا : به به

نازی : نانی

نی نی: نی نی

کتاب : اِتا

تا میگم حسین جان سینه میزنه ومیگه اَ بَ

به خاله هم میگه عمه .

البته خیلی چیزا رو میگه تو ذهنم نیست اینها رو خیلی تکرار میکنه .

صدای گربه رو هم یاد گرفته .فقط یه بار میگه میو،اون رو هم سریع میگه .

تاب تاب عباسی رو هم به زبون خودش میخونه اینقدر بامزه که نگو.

 بهش میگم نورا پی پی کرده فوراً لباشو جمع میکنه میگه اُق

خیلی حرف گوش کن بیشتر چیزایی رو که بهش میگم واسم بیاره میشناسه وسریع میره میاره...

میگم یک ،دو ،میگه ته ،ده .

گفته بودم که نورا خیلی تو سر خودش میزنه خدا رو شکر رفتیم مسافرت هم جیغ ،هم تو سر زدن از سرش افتاده خیلی کم این کارو میکنه .اما خوابش اصلاً تنظیم نبود و خیلی کم خواب شده بود. از دیشب تا حالا که اومدیم همش خوابه.

 نمیدونم چرا حس و حال عکس گرفتن این سری نداشتم فقط یه چند تایی بیشتر نیست اونم هفته اولی که جهرم بودیم گرفتم و گرنه از شیراز و شب یلدا که خونه دایی مسلم بودیم و حسابی دور هم بهمون خوش گذشت عکس ندارم.

حالا اینها رو ببینید غنیمتِ:

عکسهای روزی که میخواستیم با دایی مسلم بریم جهرم و من مشغول ساک بستن بودن ونورا هم دور کار خودش .

اینجا صبحی که میخواستیم بعد از ظهر بریم جهرم...

خونه دایی مسلم ...آماده اش کردم که با زندایی سمیه برن آنسه رو از مهد بیارن خونه.

آنسه تا کیفش رو میاورد آدینه اش رو انجام بده نورا زودتر از اون کیفش رو خالی میکرد.

نشسته تا مامان جون مهری بهش غذا بده.قربون اون صورت ماهت.

دیروز که داشتیم بر میگشتیم 10 کیلومتری لار این غروب زیبا چشم نوازی میکرد منم که عاشق لحظه غروب خورشید اونم اینجوری نورا هم خواب بود، با موبایلم چند تا عکس گرفتم .

اینجا نورا رفت مهدکوک آنسه با زندایی سمیه .

 مریم، نورا ، آنسه(تنها عکسی که عصرِ ،شب یلدا گرفتم)

عکس شب یلدا پارسال

عزیز دل عمه آنسه جونم الهی قربون قشنگیت برم عمه عاشق این عکسهاتم.

   

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (28)

سمانه(مامان سروش)
3 دی 92 19:09
به به خانم!!!!!!خوش اومدینبابا سفرم میری یه خبری بده قبلش!اول که دپرسی بعدم بیخبری،کلی نگرانت شدم حالا خداروشکر که خوبین اصولا سفر چیز خوبیه!!اونم وقتی که چند هفته ای باشه
مامان مهسا
پاسخ
فدات شم الهی سمانه جون باور کن یهو تصمیم گرفتم ببخش اگر نگرانتون کردم اما به جا بود این سفر جای همگیتون سبز .
مامان آیسو وآیسا
3 دی 92 19:33
سلام دوست جووون خوشحالم برگشتی بالاخره دلمون برای نورای خشگل کلی تنگ شده بود میبوسمش کلی... ورودت به هفده ماهگی مبارک نورا جوووونم... تلفظاتشم خیلی شیرین هستن... عکسهای گل دخملی هم مثل همیشه قشنگ بودن...اونهایی که رفته بود تو کشوی کمد یلداتونم مبارک دوست جوووونم...امیدوارم بهتون خوش گذشته باشه سفر
مامان مهسا
پاسخ
سلام عزیزم ممنون که بهمون تو این مدت سر زدی بابت همه چیز ممنون ما هم دلمون واستون تنگ شده بود.یلدای شما هم مبارک جای همگی شما سبز بود
مامان ساجده
3 دی 92 19:44
سلام خانمی ممنونم دستت درد نکنه لطف کردیمممنون از راهنماییتون
مامان مهسا
پاسخ
سلام عزیزم خواهش میکنم خوشحالم که تونستم کمکت کنم.
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
3 دی 92 20:57
رسیدنت بخیر دوستم خوشحالم که بهتون خوش گذشته عکسهای نورا جونم یکی از یکی قشنگتر بودن
مامان مهسا
پاسخ
ممنون دوست خوبم جای همگی شما سبز لطف داری که بهمون سر میزنی .
مامان هدیه
4 دی 92 0:40
به به همیشه به گردش خوشحالم بهتون خگش گذشته واسه خوشگلم اسپند دود کنین
مامان مهسا
پاسخ
ممنون دوستم جای شما سبز چشم حتماواسش دود میکنم.
مامان ستاره
4 دی 92 0:55
سلام عزیزم ... اینقدر دلم براتون تنگ شده بود وقتی اومدم تو وبلاگ همون اول دیدم تم عوض شده کلی ذوق کردم گفتم اومد ...... انشاالله همیشه به خوشی عزیزم ... الهی قربون این نورا بشم که اینقده نازه وای اون لباس بنفش که رو تاب نشسته فوق العاده بهش میاد و خوردنی ترش کرده ... از طرف من ببوسش عزیزم ... خودت چطوری بهتر شدی الحمد الله ؟ خیلی دوستتون دارم
مامان مهسا
پاسخ
سلام به روی ماهت ستاره عزیزم ما هم دلمون واست تنگ شده بود تو همیشه به من و نورا لطف داشتی و داری الهی شکر خودمم بهترم این مسافرت به جا بود و حال و هوامو عوض کرد.جات سبز عزیز.
مامان الینا جونی
4 دی 92 4:46
به به رسیدن بخیر عجب آب و هوایی عوض کردین مرحبا معلومه خیلی بهتون خوش گذشته و یه طورایی این روزا واسه نورا سخته که تنها شده ولی در کل سفر عالیه ببوس نورا جونه نازمو
مامان مهسا
پاسخ
اره دوستی واقعاً به جا بود خیلی رو حیه امون عوض شد جاتون سبز
مامان الینا جونی
4 دی 92 5:20
بشر در این دنیا بیشتر از همه موجودات مصیبت و عذاب کشیده بهترین دلیلش هم این است که در بین تمام آنها فقط او میتواند بخندد . (نیچه) امیدوارم همیشه شاد و خندان باشی عزیزم
مامان مهسا
پاسخ
ممنون دوست خوبم همچنین
پونه
4 دی 92 8:19
رسیدنتون بخیر آبجی . دلم واسه تون تنگ شده بود . عکسای نورا جون هم مثل همیشه قشنگ بود . هفده ماهگی نورا جون هم مبارک
مامان مهسا
پاسخ
ممنون لطف داری پونه مهربونم ما هم دلمون واستون تنگ شده بودعزیزم
مامان محیا
4 دی 92 9:48
سلام مهساجونحسابی خوش گذروندی ها......... بابا اومدی وبلاگ من ببینی چ خبره
مامان مهسا
پاسخ
سلام عزیزم جاتون سبز حتما میام.چشم
مامان محیا
4 دی 92 9:49
17 ماهگی نورا جون هم مبارک
جیران بخشنده
4 دی 92 10:35
همیشه به سفر خوش باشید 17 ماهگی نورا جونم مباااارک مرواریدای جدیدش هم مبااااارک عکسا خیلی قشنگ بودن
مامان مهسا
پاسخ
ممنون از محبتت جیران عزیز
مامان آوا
4 دی 92 10:41
سلام علیکم. بی وفایی. به ما که سر نزدی . دیگه دوست ندارم دیگه دوست ندارم.
مامان مهسا
پاسخ
علیک سلام اره خیلی بی معرفتم، ولی قبول داری هوای شیراز خیلی سرد بود ما هم که هردو سرما خورده بودیم و نورا هم خیلی بی تابی میکرد باور کن هیجا نرفتم و کار پیش پام افتاد برگشتم جهرم قابل نبودم عزیزم شایددوباره اومدم چون یه کاری دارم اگر جور بشه باید بیام .حتما میبینمتون.مهربونم.
فرناز مادر آتیلا
4 دی 92 12:03
سلام گلم رسیدن بخیر یلداتون مبارک با تاخیر نورایه گلم و ببوس
مامان مهسا
پاسخ
ممنو نفرنازم همچنین چشم شما هم اتیلا جون رو ببوس
اعظم
4 دی 92 17:24
سلام مهسا جون رسیدن به خیر. خدا رو شکر بهتون خوش گذشته 17 ماهگی نورا جون و با در آوردن این همه دندون یههو مبارک باشه همه عکس ها زیباست . پس حسابی گنار خونواده خوش گذشته مهسا جون . دوستتون دارم
مامان مهسا
پاسخ
سلام عزیزم تو خوبی ما هم دلمون واست تنگ شده بود جات سبز بود عزیزم ما هم دوست داریم.
فرناز خاله آرسن جون
4 دی 92 22:10
سلام مهسا جون رسیدن به خیر گلم همیشه به شادی و گردش اول از همه یلدای گذشته تون مبارک بعد 17 ماهگی عسلکم مبارک باشه قربونش برم ماشالله خانومی شده واسه خودش دندونهات هم مبارک باشه 5 تا تبریک یه جا قربون اون شیرین زبونی هات بشم من اون کفشهای نایکت کشته ،لباسهای نازت بهت خیلی میان دلمون براتون خیلی تنگ شده بود راستی مهسا جون بیا خصوصی
مامان مهسا
پاسخ
سلام فرناز مهربونم بابت رمز ممنون خیلی خوشحالم که دیدمت الا صورت ماهت جلو نظرمِ شما به نورا لطف داری همیشه ما هم دلمون واستون تنگ شده بود.
مامان پارساجونی
5 دی 92 0:42
به به دوست جونم رسیدن بخیر سفرا بی خطر خداروشکر که بهتون خوش گذشتهاین همه دندونه خوشگلم مبارک باشه دیگه داره کباب خور میشه عزیزخالهخیلی دلم براتون تنگولیده بود با عکسای خوشگل نورا جون حض کردم ببوسش جیگر خاله رو
مامان مهسا
پاسخ
دوست خوبم مرسی که به یادمون بودی و هستی و به ما سر میزنی و جویای حالمون هستید ما که دلمون حسابی واستون تنگ شده بود .لطف دارید به ما همیشه.
مامان فهیمه
5 دی 92 3:48
سلام عزیزم خوبی سلامتی نورای نازنینم خوبه انشالله همیشه به سفر خوش باشید انشالله خانم شیراز اومدی یه خبری میدادی,دلم میخواست نورا جونمو از نزدیک ببینم
مامان مهسا
پاسخ
سلام عزیزم به جون خودم قابل نبودیم انشاله دفعه بعد مرسی که به ما سر میزنی و به یادمون هستی
نرگس
5 دی 92 11:17
مهسا جون خوش اومدی عزیزم. خداروشکر که خوش گذشته..خوبه که حال و هوایی عوض کردین دندونای جدید خانم گلمون مبارک چه عکسهای خوشگلی
مامان مهسا
پاسخ
مرسییییییی بیشتر از این من رو شرمنده نکنید دوست جونیای خودم بابت همه چیز ممنون
مامان ستیانفس
5 دی 92 13:49
سلام عسیسسسسسم دلم برات یه ذره شده بود ناناراون تیپ جینت کشده منو عزیزم ماشالله حسابی خوردنی وشیرین زبون شدی نورا جونم می بوسمت یه عالمه
مامان مهسا
پاسخ
سلام خاله مهربونم لطف داری ما هم دلمون واستون تنگ شده به خدا
هیراد و عمه لیلاش
5 دی 92 22:31
سلام عزیزمخداروشکر بسلامتی از سفر اومدید فدای نورا جونم هم بشم که همه عکسهاش خیلی نازه
مامان مهسا
پاسخ
سلام به روی ماهت عمه جون فدای لطفت که به ما داری
ماهک
6 دی 92 0:43
نوررررررررررررررا عاشقتم 10000 بار از خدا میخواهم شاد وسلامت باشی ...کاش دخمل من شبیه تو باشه مامان مهسا همیشه شاد باشی
مامان مهسا
پاسخ
ما هم دوست داریم خاله ماهک مهربونم امیدوارم که خدا یه نی نی ناز و سالم بهت بده ما هم ارزوی شادی و خوشبختی واستون داریم.
مامان ایمان
6 دی 92 4:18
به به مهسا جونم رسیدن بخیر مسافرت خو گذشت خداروشکر که صحیح و سالم رفتین وبرگشتین دلمون واست تنگ شده بود 17 ماهگی نورت جونو مبارککککککککککک از طرف من ببوسششششش
مامان مهسا
پاسخ
ممنون دوستی ما هم دلمون واستون تنگ شده به خدا شما به من و نورا خیلی لطف دارید.از اینکه به یادمون هستید خوشحالم.
الناز مامان طاها
6 دی 92 9:39
سلام مهسا جونم،خوبيييييييي؟عروسكم چطوره؟دلم واستون يك ذره شده بودكلي جاتون خالي بود تو ني ني وبلاگهمين كه رفتي مسافرت و از لحاظ روحي بهتري خدا رو شكر
مامان مهسا
پاسخ
سلام به روی ماه النازم ما هم دلمون واستون تنگ شده بود جای شما سبز بود حتما میام پیشتبه ما لطف داری عزیزم نی نی وبلاگ با دوستهایی مثل شما قشنگه
مریم مامان مهتا
6 دی 92 14:22
سلام ، رسیدن به خیر ، خوشحالم که خوش گذشته ان شاا... حالتون هم به زودی خوب بشه ما دلمون واستون تنگ شده بود 170 ساله باشه دخمل شیرین زبون خدا حفظش کنه برات بهترین ها رو آرزو میکنم نورا جون
مامان مهسا
پاسخ
سلام مریم جان خوبی ما هم دلمون واستون تنگ شده بود عزیزم
مامان تینا و رایان
7 دی 92 7:47
من برای این پستت نظر گذاشته بودم چرا نیست؟
مامان مهسا
پاسخ
نمیدونم کجا رفته نیومده که؟
آنوشا کوچولو
14 دی 92 15:57
رسیدن به خیر ماهگردت مبارک نورای عزیزم آفرین به شما دختر شیرین زبون ببخش دیر شد آخه آنوشا خانوم خیلی شیطونی میکنه اجازه نمیده بیام وب ای خدا 5 تا دندون با هم بمیرم حتما خیلی اذیت شدی خاله بوسییییییییی
مامان مهسا
پاسخ
ممنون خاله مهربون اره طفلک خیلی رو این 5 تا دندون اذیت شد کم اشتها شده بود الانم هنوز ادامه داره
ساني مامي شاديسا
21 دی 92 15:02
خب پس غيبتت موجه شد الان هميشه به سفر و گردش نوراي نازم رو ببوسسسس عاشق اون عكساش شدم كه كتوني سفيد با شلوارجين پوشيده !!!
مامان مهسا
پاسخ
اره موجه اونم چه موجهی سانی جون چشم حتماً ممنون ا زلطف بی اندازه ات