همه چی به خیر گذشت...
بالاخره از 5شنبه اون هفته تا الان که درگیر اون ویروس لعنتی تب و اسهال و سوختگی شدید پای نورا به دلیل اسهال و بمیرم الهی واسش دست آخر هم حساسیت به دارو سفکسیم و خانواده اش ،همه چی به خیر و سلامتی دوباره نورا به اتمام رسید و هرسه یه نفس راحت کشیدیم.
یه کار به نظر خودم مثبت که انجام دادم تو این چند روزه این بود که ما تقریباً از اواخر 10 ماهگی به نورا در کنار شیر خشک نان ،شیر نیدو هم به تدریج استفاده میکنیم . میدیدم که نورا شیر نیدو رو بیشتر دوست داره ،چکار کردیم شیر نان رو قطع و الان در کنار شیر گاو به نورا خانومم شیر نیدو میدم و خیلی با میل تر از قبل میخوره و از این بابت خرسندم حتی غذا خوردن و اشتهاش هم بهتر شده
جا داره از همه دوستان گل نی نی وبلاگیم واسه اینکه تو این مدت من رو تنها نگذاشتن و با کامنت هاشون دلگرمم کردن و دلداری دادن تشکر کنم .
دوست دارید عکسهاش و ببینید پس ورق بزن صفحه رو ...
این عکسها رو طی دو هفته اخیر قبل و بعد از سفر و کسالت نورا گرفتم.
این عروسک یه آهنگ از نوش آفرین رو میخونه که نورا خیلی دوستش داره و دائم دستش روی شکمش و فشار میده تا اون رو واسش بخونه ...
مراحل بازی کردن نورا جون...
وای وای اون لبات من و کشته که واسم غنچه اشون میکنی ناناس من
الهی قربون اون رنگ چشات بشم کاسه چُمِ قربان.
این عکسهای جهرمِ، طفلک نورا از 48 ساعتی که اونجا بودیم فقط 4 ساعتش رو سرحال بود، دائم نق میزد نه اینکه حالش بد بود ،بی قراری زیاد میکرد و بهونه باباش رو میگرفت که بغلش کنه ببره اونو تو حیاط یا ماشین
لیمو ترش رو دوست نداشت بخوره
الهی بمیرم اون خنده مظلومت من و کشته مادر
فدای اون خمیازه ات فسقل من
اینجا هم علیرضا با نورا و دایی مسلم و انسه رفتن بیرون بچه ام خوابش برده بود ،ببین بابایش چکار کرده پلاستیک تخمه رو گذاشته زیر شیشه شیر نورا
مدل جدید خوابیدن نورا...
♥ممنون از همراهیتووووووووووووووووووووون♥