مروارید هفتم ...
مروارید هفتم ... به سلامتی بعد از این همه آبریزش بینی واسهال که هنوز هم ادامه داره امشب دیدم که نورا خانومی مروارید هفتمش ا زپایین سمت چپ(پیشین جانبی) جوونه زد و تا یه چند روز دیگه دندون مقابل همین از بالا خودشون رو نشون میده .مبارکه نورا جونم.
پ . ن : ساعت (1:04)
دیشب شب خوبی نبود اصلاً گرچه واسه من یکی فرقی نمیکنه چون شبها باید اینقده این دست واون دست بشم تا شاید خوابم ببره،دیشب هم یکی مثل شبهای قبل اما یه کوچولو سخت تردندون درد داشتم اما شدت دردش زیاد نبود ،نورا چند شبی میشه که نق نق میکنه تو خواب اما خوب نه مثل دیشب از ساعت 3:30 شروع کرد تا 5 صبح تازه چشمم گرم شده بود که صداش اومد تو گوشم و از جا بلند شدم طفلک علیرضا هم خسته خسته بود اما بلند شد چون به هیچ طریق اآروم نمیشد گفتم شاید گوش درد داره چون نمیذاشت دست بزنم واسش ویکس کشیدم دور گوشش دیدم نه گفتم شاید قولنج کرده نبات داغ رقیقی درست کردیم بهش دادیم اما اروم نمیشد تا اینکه علیرضا بغلش کرد راه رفت خوابش برد من هم نشسته بودم و نگاشون میکردم که علیرضا گفت شما استراحت کن دندون درد داری اومدم دراز بکشم از کمر درد نمیتونستم بخوابم خلاصه که نورا خوابید اما من همچنان بیدار تا دیگه متوجه نشدم کی خوابم برده بود .روی هم رفته شب خوبی نبود خیلی کسل کننده بود و این کسلی تا الان واسم ادامه داره .اَه دوست ندارم اینجوری باشم.
منو کشته اون لباسهای قشنگت اون شیطونی هات اون ملوس بودنت خلاصه دیوونه اتم عاشقتم عسلک خاله 
انشالله بقیه دندونات زود زود و بی دردسر در بیان
