پست متفاوت...
اول ا زهمه دوست دارم یه تعداد ا زعکسهای نورا که زیباترین خنده ها رو بر لب داشته رو کلیپ کردم واستون بزارم ببینید.
دوم اینکه :
بارش برف وباران بر چشمانتان مبارک دوستان عزیز.
دیروز اولین باران زمستانی بندر عباس اومد و تا امروز صبح ادامه داشت و هوا فوق العاده عالی ...
نم نم و گاهی هم قالام و قولوم این ابرا به هم میخوردن و دور موتورشون میرفت بالا و یه ذره شدت میگرفت که همونم واسه ما غنیمت بود من هم هر از گاهی به ترانس میرفتم اون قطرات زیبای بارون ور تماشا میکردم.
یاد بچگیم افتاده بودم که تا زمستون میشد و هوا یه خورده سرد میشد دعا میکردیم که بارون بیاد تا اون عشقی که به بارون داشتیم رو خالی کنیم اون چترهای رنگیمون رو برداریم و بریم زیر نم نم بارون تا اون صدای قطرات ریزش که میریخت رو چترون گوشمون رو نوازش بده(یادمه چترم نارنجی بود گلهای رز سفید خیلی خوشکل داخلش بود) و بعد هم چکمه هامون رو بپوشیم بدو بدو در حیاط رو باز کنیم و بریم سمت آبهای جمع شده گوشه و کنار کوچه و شالاپ و شلوپ بدویم تا چکمهامون پر از آب بارون بشه و سنگین ، نتونیم قدم برداریم و صدای آب رو تو چکمه هامون بشنویم .
پشت سر هم و بلند بلند میخوندیم بارون میاد نم نم پشت خونه عمه ام ،عمه ام عروسی کرده ،دم ِ خروسی کرده ،ای مرغ سبز و آبی امشب کجا میخوابی ،زیر علم پیغمبر ،صلوات بر محمد. همون ترانه ای روکه مامانامون یادمون دادن تا بارون میومد واسمون میخوندن و دیروز من واسه نورا میخوندم .
یادش به خیر بچگیمون چه زود گذشت کاش بیشتر بچگی کرده بودیم.
بگذریم بارون زیبایی اومد و دعا میکنم که پروردگار این نعمت الهی رو از ما دریغ نکنه .و بیاین با هم بگیم ......
بارا ن ببار ....
وسوم اینکه ...
یادش به خیر بازی بچگیهامون...!
بد نیست گاهی وقتی یاد آوری و مرور بشه اینطور نیست ؟!
البته ما این بازی رو اینجور شعرش رو میخوندیم و میخونیم که ازانگشت کوچک شروع میشه تا به انگشت شصت برسه :
لی لی لی لی حوضک
این افتاد تو چاه
این درش آورد
این شستش
این پختش
این کله گنده خوردش...