نورا جون نورا جون ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

*** نورا الهۀ نور***

پست متفاوت...

1392/10/17 17:51
نویسنده : مامان مهسا
881 بازدید
اشتراک گذاری

 اول ا زهمه دوست دارم یه تعداد ا زعکسهای نورا که زیباترین خنده ها رو بر لب داشته رو کلیپ کردم واستون بزارم ببینید.

 

دوم اینکه :

بارش  برف وباران بر چشمانتان مبارک دوستان عزیز.

دیروز اولین باران زمستانی بندر عباس اومد و تا امروز صبح ادامه داشت و هوا فوق العاده عالی ...

نم نم و گاهی هم قالام و قولوم این ابرا به هم میخوردن و دور موتورشون میرفت بالا و یه ذره شدت میگرفت که همونم واسه ما غنیمت بود من هم هر از گاهی به ترانس میرفتم اون قطرات زیبای بارون ور تماشا میکردم.

یاد بچگیم افتاده بودم که تا زمستون میشد و هوا یه خورده سرد میشد دعا میکردیم که بارون بیاد تا اون عشقی که به بارون داشتیم رو خالی کنیم اون چترهای رنگیمون رو برداریم و بریم زیر نم نم بارون تا اون صدای قطرات ریزش که میریخت رو چترون گوشمون رو نوازش بده(یادمه چترم نارنجی بود گلهای رز سفید خیلی خوشکل داخلش بود) و بعد هم چکمه هامون رو بپوشیم بدو بدو در حیاط رو باز کنیم و بریم سمت آبهای جمع شده گوشه و کنار کوچه و شالاپ و شلوپ بدویم تا چکمهامون پر از آب بارون بشه و سنگین ، نتونیم قدم برداریم و صدای آب رو تو چکمه هامون بشنویم .

پشت سر هم و بلند بلند میخوندیم بارون میاد نم نم پشت خونه  عمه ام ،عمه ام عروسی کرده ،دم ِ خروسی کرده ،ای مرغ سبز و آبی امشب کجا میخوابی ،زیر علم پیغمبر ،صلوات بر محمد. همون ترانه ای روکه مامانامون یادمون دادن تا بارون میومد واسمون میخوندن و دیروز من واسه نورا میخوندم .

یادش به خیر بچگیمون چه زود گذشت کاش بیشتر بچگی کرده بودیم.

بگذریم بارون زیبایی اومد و دعا میکنم که پروردگار این نعمت الهی رو از ما دریغ نکنه .و بیاین با هم بگیم ......

بارا ن ببار ....

وسوم اینکه ...

یادش به خیر بازی بچگیهامون...!

بد نیست گاهی وقتی یاد آوری و مرور بشه اینطور نیست ؟!

البته ما این بازی رو اینجور شعرش رو میخوندیم و میخونیم که ازانگشت کوچک شروع میشه تا به انگشت شصت برسه :

لی لی لی لی حوضک

این افتاد تو چاه

این درش آورد

این شستش

این پختش

این کله گنده خوردش...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامان تینا و رایان
17 دی 92 19:27
قربون خنده های شیرینش دلمون تنگ شده بود این 2 روز چه جالبه ما اینجا از بس بارون دریم هی میگیم اَه بازم بارون ولی شما تو همین ایران خودمون اون پایین نقشه دلتون به یه بارون خوشه..ما ناشکری می کنیم ..ولی خوب هر چیزی به اندازه خوبه..اینجا ما بیشتر بارون داریم..بیخود نیست به رشت میگن "شهر باران " اون "من ِ منِ ِکله گنده "خیلی باحال بود
مامان مهسا
پاسخ
فدای تو شادی عزیزم ما هم دلمون واستون تنگ شده بود به خدا اره هر چیزی به اندازه خوبه نه به اون شوری شور نه به این بی نمکی خوشحالم دوست داشتی
مامان فرزانه
17 دی 92 20:20
سلام خوبی مهسا جان چه خبر نورا جانم خوبه انشاله خدا شفاش بده خاله فداش بشه خیلی خیلی دوستون دارم
مامان مهسا
پاسخ
سلام به روی ماهت عزیزم الهی شکر خوبه حالش ،خدا نکنه خاله، دردونه ما فرگلم چطوره؟جای من ببوسش
فرناز خاله آرسن جون
17 دی 92 21:49
واقعا پست متفاوت خنده های نورا تو این زمستون بهم کلی گرمی داد فدای خنده های نازت خاله بعد مرور خاطرات تو مهسا جون منو به گذشته برد و یاد روزهایی افتادم که چقدر همه چی خوب بود و متفاوت چقدر شاد بودیم اون موقع ها
مامان مهسا
پاسخ
لطف داری قشنگم اره واقعاً چه روزایی بود
مامان ستاره
17 دی 92 23:45
خیلی زیبا بود عزیزم .... نورای گلم رو ببوس
مامان مهسا
پاسخ
ممنون ستاره عزیزم
مامان الینا جونی
18 دی 92 1:20
سلام خیلی شیرینی دختر ناز و لپ گلییییییی خندهاتم که دیگه ببوس ناز دخملو مامانییییی
مامان مهسا
پاسخ
سلام مامانی الینا جون شما لطف داری چشم
منصوره
18 دی 92 9:38
فدای دختر خوشگل
مامان مهسا
پاسخ
خدا نکنه
منصوره
18 دی 92 9:39
عزیزم اینم رمز مون هست فقط تایید نشه
مامان مهسا
پاسخ
خیالت راحت
سمانه (مامان سروش)
18 دی 92 14:32
ببوس دخملمو بارون یه حس نوستالوژی خوبی داره...
مامان مهسا
پاسخ
چشم شما هم سروش نازمو ببوساره موافقم
مامان ایمان
18 دی 92 18:20
عزیزمممممممممم خیلی عالی بود ببوسشش نورا جونووووووووووووو
مامان مهسا
پاسخ
چشم عزیزمممممممممممممممم
مامان آیسو وآیسا
18 دی 92 19:38
ای جووونم گل دخمل مثل ماه...قربونت برم من.... باریدن برف هم مبارررررررررررررررررک خدا میدونه چه کیفی داره تو اون هوای بهاری بارش برف ممنونم مهسا جووون بابت راهنمیت دوست خوبم... برا نورای خشگلم ودوست خوبم
مامان مهسا
پاسخ
خدا نکنه خاله جون .کاری نکردم قابلی نداشت کاش بندر برف میومد .
مامان فتانه
19 دی 92 0:47
یادش بخیر واقعا....عزیزم دلم براتون تنگ شده بود
مامان مهسا
پاسخ
ما هم دلمون واستون تنگ شده بود.
مامان آنی
19 دی 92 6:42
ای جانم عزیزدلم نوراجونی من شرمندم خاله جون که خبر نداشتم حالت اینقدر بد شده بود وقتی عکسات رو دیدم کلی غصه خوردم اخه این دوست کوچولوتویانا دیگه اصلا نمی ذاره من پای کامپیوتر بشینم و کانکت بشم ولی خدا رو شکر که الان خوب و سلامتی و قربون اون خنده های زیبات مهساجونم شما هم خسته نباشی میدونم چی کشیدی آخه ویانا هم قبل از شب یلدا حسابی 3 شب تب کرده و ماهم مثل شما دیر به دیر میام ببخشیددوستون دارمممممم خیلی زیاد
مامان مهسا
پاسخ
نه خواهش میکنم . الهی بمیرم انشاله که خوب شده باشه عزیزم شما هم خسته نباشی ما هم شما رو دوست داریم.
اعظم
19 دی 92 13:51
سلام عزیزم خوبی؟ امروز سر فرصت خنده های شیرین عسل خانومو دیدم قربون این همه ناز و ادا و شیرینی راستی این متن انگشتها رو یه جور دیگه هم من شنیده بودم .اما واقعا ما چه دوران ساده ای داشتیم با این بازی ها
مامان مهسا
پاسخ
سلام به روی ماهت خدا نکنه خاله مهربون .جدی خوب مینوشتی چطوری؟
مریم مامان مهتا
19 دی 92 15:56
قربون خنده هات نورا جون مهسا جان چه با احساس نوشتی یاد روزهای کودکی به خیر چقدر خوش بودیم
مامان مهسا
پاسخ
فدای تو مریم مهربونم اره یادش به خیر.
نرگس
19 دی 92 17:40
یادش به خیررررر بچگیهااااااا داره بچم به دنیا میاد ولی هنوزم دنبال بچگیهامم...روزهای جدا از هیاهوی زندگی...کجایی بچگیییییی
مامان مهسا
پاسخ
عزیزم به سلامتی نی نی اتون به دنیا بیاد اما بزار بیاد، اون رو که ببینی بیشتر با کودکیت ارتباط برقرار میکنی و زندگی میکنی و یاد اون روزا رو میکنی.
جیران بخشنده
19 دی 92 18:52
ای جانم قربونت بشم که خنده هات این قدر شیرینه واقعا از دیدن کلیپ لذت بردم مرسی خاله جونم
مامان مهسا
پاسخ
خدا نکنه جیران عزیزم خوشحالم که کلیپ رو دوست داشتی.
اعظم
20 دی 92 18:34
اینطوری هم شنیده بودم اولی میگه بریم دزدی دومی میگه کو نردبون سومی میگه من نردبون چهارمی میگه از خدای بالا سر نمیترسی پنجمی میگه پشت خم پشت خم
مامان مهسا
پاسخ
ای جان چه با حال
مامان مبینا
20 دی 92 20:11
سلام خوشگل خانوم ما اپیم
مامان مهسا
پاسخ
سلام عزیزم چشم
الی مامان محیا
21 دی 92 11:05
آره بابا مال زمان ما بهتر بود... اینها از الان دزدی رو یاد میدن و خودشونم جواب خدا رو میدن کلیپ با اکسپلویر باز نشد
مامان مهسا
پاسخ
اره یادته چقدر خوش بودیم چرا؟با فایر برو
مامان ستیانفس
22 دی 92 13:47
الهی من فدای خودت و اون خنده های نازت وچشمهای خوشگلت خاله جوووووووووووووووووون
مامان مهسا
پاسخ
خدا نکنه خاله
مامان آرمیتا پرنسس کوچولو
5 بهمن 92 13:01
سلام ما برگشتیم ممنون که به ما سرمیزدید راستی رمز وبلاگ نورا جان چیه به ماهم سر بزنید از طرف من نورا جان رو ببوسید
مامان مهسا
پاسخ
سلام خواهش میکنم چشم حتماً میام.