مسابقه: چرا وبلاگم رو دوست دارم؟
سلام
الان که لب تابمو روشن کردم ودیدم که به مسابقه دعوت شدم با تمام وجود خوشحال شدم .ممنون از فرناز جون خاله شازده پسر قشنگمون آرسن جون که از تبریز مارو به این مسابقه دعوت کردن تا یکی از شیرین ترین وبهترین احساساتم رو بیان کنم بازم یه دنیا ممنون .
من بندر عباس تنهام منظورم اینه که از خانواده ام دورم و کنارم نیستن وتنها امید وشادابی زندگی من که با تمام وجود تونستم این دوری رو تحمل کنم اومدن نورا جون بود که لحظه به لحظه زندگیمو شیرین وپر انرژی کرده تا ثانیه به ثانیه عمرم و درکنارش باشم از زمانی که تو دلم پا گذاشت تصمیم داشتم یه دفترچه خاطرات واسش درست کنم اما به دلایل سخت بارداری نتونستم وتا اینکه چند ماه پیش موفق شدم که وبش و درست کنم و بهترین جایی باشه واسه ثبت قشنگترین گذرهای دنیای شیرینش و پر کردن تنهایی مامانش و مهمتر از همه بهترین دفتر یادادشت واسه تجدید خاطره ها در اینده دور . در ضمن پیدا کردن دوستهای خوب گرچه بیشترشون دور هستن، اما به قول معروف از چشم دور و به دل عزیز .
من ودخترم عاشقانه همتون رو دوست داریم.
برای تو مینویسم .
از دل مینویسم .
با تمام وجود و عشق مینویسم.
قشنگم ،شیرین تر از هر شیرینی به خاطر خودت و وجودت وبت و دوست دارم .
3 تا از دوستای خوبم رو که به این مسابقه دعوت میکنم:
پانی جون
آدرینا جون
آرام جون
چند تا از عکسهای نوراجون رو ببینید: