دلنوشته برای نفس مامان !
یگانۀ من ، بی همتای من ،مونس من ،همدم وهم پای مه روی من،عشق جاویدان من،ای نور جهان تاب من ،دخترک تَرگلم، در وصفت تو عاجزم چون بی نظیری .
الان که دارم با جوهرقلبم و با قلم عشق ،عاشقانه هایم رو واست مینویسم توی اتاق خودت خواب هستی ومن درسالن روی مبل روبرویت نشسته ام و نگاهت میکنم .
این مدتی که درکنارم هستی رو برای خودم مرور میکنم مثل یه پری ناز آسمونی خوابیدی که صورتش مثل قرص ماه میدرخشه به این فکر میکردم که هیچ وقت فکر نمیکردم یه روز مادر بشم و بتونم وظیفه مادری رو انجام بدم اما الان مادرم و وظیفه ام رو باتمام وجود وبا عشق دارم انجام میدم و تورا میپرستم با جون ودل.
لحظه به لحظه ای در کنار تو بودن شیرین ومسرت بخش و اینو بودن که مامان عاشقانه دوست داره زیبا روی من . مه جبین من ،عروسک کوچولو ی من .و هزار مرتبه شکر گذارم .
ازت میخوام وقتی بزرگ شدی یه فرد مستقل و با همه مهربون باشی و سعی نکنی که کسی از دستت آزرده خاطربشه و اون پاکی و معصومیتت همیشه همراهت باشه و همینی باشی که الان هستی . و برای خودت باش وخویشتن دار و وخودت رو دوست داشته باش این مهمترین رکن در زندگی یک فرد‚.
عکسها رو در ادامه مطلب دنبال کنید:
فرشته آسمونی من
ای وای بمیرم الهی پوست پرتقال گاز زدی ؟
این عکس دست و پای فرشته کوچولوی من در 9 ماه و 15 روزگیش