نورا جون نورا جون ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

*** نورا الهۀ نور***

کیک شکلاتی ...

دیروز بعد از ظهر واسه عصرونه کیک شکلاتی (کاکائویی) درست کردم اما متأسفانه الان چند روزه نت خونه مشکل داره مخصوص نی نی وبلاگ به زحمت باز میشه دوست داشتم این کیک رو دستور پختش رو که از دوست خوبم مامان پاشا گرفتم واستون بزارم به قول دوستم بابا مزاج اوناییِ که کیک شکلاتی یا کاکائویی دوست دارن ،من و علیرضا که  خیلی دوست داشتیم وعالی شده بود، محشره امتحان کنید بدتون نمیاد .... دستور پخت رو میزارم ادامه مطلب...دوست داشتید سر بزنید مواد لازم: شکر و آرد: 1/5 پ شیر وروغن مایع :1 پ تخم مرغ :2 عدد کاکائو:5 ق غ سر پر بکینگ پودر :2 ق چ وانیل: 2 ق م گردو: به مقدار لازم طرز تهیه : ...
19 بهمن 1392

پست متفاوت...

 اول ا زهمه دوست دارم یه تعداد ا زعکسهای نورا که زیباترین خنده ها رو بر لب داشته رو کلیپ کردم واستون بزارم ببینید.   دوم اینکه : بارش  برف وباران بر چشمانتان مبارک دوستان عزیز. دیروز اولین باران زمستانی بندر عباس اومد و تا امروز صبح ادامه داشت و هوا فوق العاده عالی ... نم نم و گاهی هم قالام و قولوم این ابرا به هم میخوردن و دور موتورشون میرفت بالا و یه ذره شدت میگرفت که همونم واسه ما غنیمت بود من هم هر از گاهی به ترانس میرفتم اون قطرات زیبای بارون ور تماشا میکردم. یاد بچگیم افتاده بودم که تا زمستون میشد و هوا یه خورده سرد میشد دعا میکردیم که بارون بیاد تا اون عشقی که به بارون داشتیم رو خا...
17 دی 1392

*الحمد الله رب العالمین *

پرواردگارا تو را سپاس به خاطر بزرگی و جلالت و کرمت، ای ارحم الراحمین که به حال من و طفل معصومم مرحمت کردی .سجده شکر به جا آوردم. خدا رو شکر نورا از دیروز ساعت 4 تا الان با خوردن نشاسته گندم که با اب خنک حل کردم و به اندازه یه استکان بهش دادم خورد حالش خیلی خیلی بهتره از این رو به اون رو شده و میشه گفت شر این ویروس لعنتی از سرش کم شد .خدا رفتگان یکی از دوستای خانوادگیمون مریم جون رو بیامرزه که بهم گفت این رو بهش بدم باور کنید به ثانیه نکشید حال نورا هزار درجه تغییر کرد البته اینو بگم که یه هفته من و علیرضا نه خواب داشتیم نه خوراک آسایشمون رفته بود به خدا ،اما فدای یه تا رموش بچه ام خوب شد یه دنیا ارزش داره .و همچنین راهنمایی های شما ...
11 دی 1392

بستری سر پایی...

  از چهارشنبه شب تا امروز  نورا جون ( گلاب به روتون )اسهال و استفراغ شدید داره ،امروز این 4 امین بارِ که بردیمش دکتر . دیگه از بس حالش خوب نبود و دائم کثیف خودش میکنه از دیروز تا حالا بچه ام خودش زودتر از من میره در دستشویی وامیسته تا جاش رو عوض کنم و تمیزش کنم    .                   تو این چند روزه از بس شدیدِ اسهال و استفراغش و طوری خودش رو کثیف میکنه که دیگه  گاهی اوقات چاره ای جز حمام بردنش ندارم نورا هم که با این حالش اما بدش نمیاد بره آب بازی  امروز احساس کردم که دیگه نه خونی تو بدنش مونده و نه جونی...
8 دی 1392

ویروس...

نورا از دوشب پیش خود به خود( گلاب به روتون ) افتاد رو استفراغ اما از دیروز صبح تا حالا خیلی شدیدتر و بدتر شده آخه با اسهالِ هر از نیم ساعت و تب همراه شده، دیروز بعد از ظهر بردیمش دکتر اما به هیچ کدوم از داروها جوابگو نیست ،هیچی نمیخوره هر چی هم بهش میدم فورا ً بالا میاره و دائم سرش رو میزاره رو بالش و ناله میکنه بچه ام، هرکار میکنم فایده نداره صد در صد فردا دوباره میبرمش دکتر آخه خیلی خیلی تو این 48 ساعت ضعیف و بی رمق شده ،خیلی نگرانم . من نمیدونم این ویروسهای لعنتی چی از جون ما میخوان دیگه ،آخه کی میخواین بساطتون رو جمع کنید و برید. تا یه ذره این طفل معصومها جون میگیرن دوباره مهمون میشن بی دعوت واسه خودشون.خیلی رو میخواد وا...
6 دی 1392

روزهای آذری...

تو این مدت که سرحال نبودم زیاد به نورا هم گیر خوردن ونخوردن، بکن ونکن و غیره ...رو نداشتم  حتی عکس هم زیاد ازش نگرفتم دل و دماغش رو نداشتم . حس هیچ کاری و نداشتم .ولی الهی شکر تو این چند روزه به لطف خدا و دلگرمی های شما دوستان حالم بهتره چون این حالم به چند ماه پیش برمیگرده که درگیرش بودم الان هم نه که نیست ولی نه مثل قبل با اون شدت زیاد بگذریم بهتره بریم سر اصل مطلب که نورا نُقلشِ. نورا فرهنگ لغتش پیشرفت داشته و کلمه ها رو خیلی قشنگ ادا میکنه با ناز و ادا : بیا : بیا بگیر: بی باز :با کفش :پا غذا :به به چایی : تایی آنسه : آنی اینها به فرهنگ لغتش اضافه شده البته چیزایی رو هم...
9 آذر 1392